وقتی که انسانهای اولیه به صورت زبان تصویری و استفاده از نقاشیها و نمادهای رسم شده روی دیوار غارها و روی سنگها با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند،به نظر میرسد ارتباط زمینه تکامل انسان به سمت جامعه پذیری بوده است.آرام آرام ارتباط به صورت نمادهای قرادادی در قالب«زبان» نمود پیدا کرد. انسانها برای اشیا و هر آنچه پیرامون خود میدیدهاند،آواهای قرادادی تعیین کردند و بدین شکل، ارتباط وارد یک مسیر منطقی شد.
«زبان»وسیله ارتباطی بین فرهنگها است. بدون زبان،ارتباط مؤثر نیست و تبادلات فرهنگی نیز امکان پذیر نمیباشد.اگر «زبان» را از انسان بگیرند،عنصر انتقال فرهنگ به نسل حاضر و نسل آینده از بین خواهد رفت و فرهنگ آرام آرام از ریل پذیرش خارج خواهد شد.
ممکن است در درون یک فرهنگ غنی، چندین خرده فرهنگ در کنار هم و البته با پذیرش فرهنگ غنی تر، ارتباط مؤثر را برقرار سازند.اما نباید فراموش کرد که حذف یک خرده فرهنگ ممکن است سیستم تعادلی بین فرهنگها را به بیراهه بکشاند.زیرا ما میپذیریم که در درون هر خرده فرهنگ،میلیونها داستان و رازها نهفته است و این خرده فرهنگها هستند که در کنار هم،موجب پیدایی تاریخ غنی میشوند.
در مسیر توجه به خرده فرهنگها، تعارضاتی به منظور حفظ یک خرده فرهنگ به سایر فرهنگها میشود. رو کردن نقشههای ساختگی و بیان داستانها و اشعار نمادین و ساختگی و تحریک احساسات؛همواره در بین برخی از ملل و برخی از خرده فرهنگها میشود. اما آنچه باید مد نظر قرار گیرد،ارتباط بین فرهنگها است. همه فرهنگها به همدیگر ارتباط دارند و حذف یک فرهنگ موجب حذف تاریخ فرهنگها میشود.
تاریخ قوم کادوس به عنوان یکی از اقوام اصیل ایرانی که به نظر میرسد تالشان نیز بازمانده همین قوم اصیل هستند،باید مورد توجه و پذیرش قرار گیرد.زیرا حذف فرهنگ یک قوم،ضربه سختی به بدنه فرهنگی یک ملت وارد میکند.حفظ وطن،احترام به همنوع،احترام به زبان و فرهنگ دیگران،حراست از حریم خصوصی و هویتی خود،از جمله مواردی است که در فرهنگ تالشی به آنها پرداخته شده است.
زبان تالشی به عنوان میراث فرهنگ غنی کادوسان/تالشان، همواره در طول تاریخ ایران،دچار فراز و نشیبهایی شده است.سرکوبهای پی در پی به بهانههای متنوع،اندکی فرهنگ تالشی را به بیراهه کشانده است. اما تاریخ خود گواه فعالیت و اندیشه نیک و ساده زیستی تالشان است و این بر پژوهشگر حوزه فرهنگ پوشیده نیست.
هدف از گردهمایی مجازی با عنوان«زبان و فرهنگ تالش»، اندیشه بودن با هم و حفظ فرهنگ اصیل تالشی به منظور حفظ هویت و اندیشه سبز نیک اندیشی را زنده میکند.امرزه اندیشه حفظ هویت و فرهنگ که یکی از دغدغههای بسیار مهم حوزه فرهنگ است،اهمیتش بر کسی پوشیده نیست.
اگر یک جوان تالشی با فرهنگ غنی تالشی در طول فرهنگ ایرانی-اسلامی آشنا باشد،همواره به زبان،لباس،آداب و رسوم،موسیقی سنتی و محلی افتخار خواهد کرد و سعی خواهد کرد در حفظ این میراث فرهنگی بکوشد و وقتی یک جوان تالشی هویت خود را شناخت هیچ وقت به منظور حفظ هویت خود به فرهنگ غربی و شرقی که درون مایه آن،فرهنگ بی بند و باری است،روی نخواهد آورد. بلکه به عنوان یک ایرانی به فرهنگ«ایرانی-اسلامی» و به عنوان یک تالش به فرهنگ«تولشی» خود احترام گذاشته و در جهت اعتلای آنها میکوشد.
امید است با استعانت از کاتب ازل، هر چه بیشتر و بهتر بتوانیم در حفظ فرهنگ و زبان تالشی کوشا باشیم.