چکیده ای از زندگینامه علی رستم پور هفتخوانی
علی رستم پور هفتخوانی هستم، در مرداد ماه سال 1359 از یک خانوادی زحمتکش تالش در روستای کمادلسر شهر ماکلوان فومنات، دیده به جهان گشودم، از همان کودکی تلاش بی حد پدر و مادر را برای امرار معاش زندگی با تمام وجودم احساس نمودم، راستی و سختکوشی پدر الهام زندگی من بود از دامن مهر مادرهم، صداقت و یکرنگی و مهربانی را فرا گرفتم و نجوای مادرم در دوبیتیهای تالشی، عشقی به فرهنگ وشعر و آواز تالشی را در وجودم پروراند. افسوس مشکلات مالی زندگی فراتر از آرزوهای کودکی ما بود.
دوران ابتدایی را با طی کردن فاصله راه کوهستانی وسخت چهارکیلومتری مدرسه تا خانه را همزمان با کمک در فعالیتهای کشاورزی خانواده فرا گرفتم، مشقها و تکالیف درسی ابتدایی من همواره دفتری دیگر به همراه داشت و آن این بود که دلنوشته هایم را در غالب شعر میگفتم بعد که خوشم نمیآمد برآن خط میزدم.
سال دوم راهنمایی را در روستای کمادل که سپری نمودم، به دلایل مشکلات خانواده درس را رها کردم و دنبال شغلی برآمدم که زود تر در معاش خانواده سهیم گردم ابتدا در کاربنایی ومعماری ساختمان وارد شدم و بسیاری از مهارتهای آن را فرا گرفتم، همواره در کنار زندگی کاری فعالیتهای هنری و موسیقی و شعر را داشتم و هر روز با الهام از زندگی و طبیعت دلنوشته های خودرا درغالب شعر تالشی وفارسی بیان مینمودم
میدانستم که به دلیل فرا نگرفتن علوم ادبی و دانشگاهی شعرهایم در پاره ای موارد از نظر فنون سرودن شعر موزون نیست اما آنچه که میسرودم عمیقاً از قلبم و از عشقم سرچشمه میگرفت به همین خاطر بسیاری از دوستان مشوق من بودند تا شعرهایم را برای آنها بخوانم.
بعد از مدتی در شغل ساختمانی محل سکونت خودم را به تهران انتقال دادم و با تغییر شغل در بازار لوازم یدکی ماشین دریک مرکز بزرگ تجاری مشغول بکار شدم، در آنجا فرصتی بود تا با تکنولوژی روز بیشتر آشنا گردم و از امکاناتی چون کامپیوتر واینترنت بیشتر بهره جویم.
با آمدن اینترنت، دریچه ای برای من گشوده شد تا شعرهایم را در فضای مجازی ارائه دهم با دوستان بزرگواری آشنا شدم دوستان زیادی به ویژه از تالشها به جمع دوستانم پیوستند. آنها هم از شعرهایم استقبال نمودند به ویژه استاد نیک نهاد خیلی تشویقم نمودند و گفتندحالا که این همه شعرهای خوب تالشی دارید چرا آنها را در یک وبلاگ به نام خودتان ثبت نمیکنید با زحمات و راهنمایی زیاد ایشان خودم وبلاگ نویس شدم وتمام شعرهایم را در آن سازمان دادم و سر دبیر مجله سرزمین نوروز تالش اشعارم را در این مجله وزین در چند مرحله بچاپ رساند حالا قرار است با کمک ایشان مجموعه اشعار تالشی خودم را که بیش از 500 موضوع شعری است در کتابی باتخلص بغض خزان نشر نمایم.
در کنار علاقه به شعر سعی نمودم از استعداد موسیقی خودم هم بهره جویم، به کمک یکی ازدوستانم که نوازنده سنتور بود به یادگیری و آموزش در آواز اموزشگاه موسیقی پرداختم و در کنار استاد منوچهر فیروزی به فراگیری ردیفهای آواز اصیل ایران مشغول شدم که اکنون هنر جوی سال دوم هستم. امید دارم از این طریق هم خدمتی به فرهنگ تالش بنمایم..
کوچک همه شما – علی رستم پور هفتخوانی