((وب سایت زبان و فرهنگ تالش))

گفتمانی منطقی پیرامون زبان،هویت و فرهنگ تالشی

صفحه‌ای مجازی برای علاقه‌مندان به مطالعه فرهنگ، هویت و زبان تالشی و آشنایی با قوم تالش به‌عنوان یک قوم اصیل ایرانی از روزگاران بسیار دوردست...
این وبلاگ با کد رهگیری 43965145 در سایت ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت گردیده است.
رایانامه: taleshi95@gmail.com

گروه تلگرامي زبان و فرهنگ تالش


گروهي به منظور گفت وگو پيرامون زبان و فرهنگ تالش؛ صفحه اي براي علاقه مندان به مطالعه تاريخ و فرهنگ تالش بزرگ
لينک دسترسي:

این گروه موقتاً از دسترس خارج می باشد


جغرافياي منطقه تالش نشين

منطقه قومی تالش که یکی از نواحی ایرانی محل سکونت قوم تالش است با مساحتی حدود ۲۳۷۳ کیلومتر مربع که در شمال غرب گیلان قرار دارد، یک سوم خاک استان گیلان را تشکیل می‌دهد. این شهرستان که نام خود را از قوم تالش گرفته و به استناد منابع و شواهد بسیار، بازمانده اقوام کادوس باستان و از همسایگان دیرین قوم گیل می‌باشد، از غرب به استان اردبیل از شمال به آستارا و از جنوب به رودبار و از شرق به دریای خزر و انزلی محدود شده و شامل شهرستانهای آستارا، تالش، ماسال،شاندرمن، رضوانشهر، صومعه سرا ،فومن ،شفت می‌باشد، همچنین جمعیت زیادی از تالشان در رشت و امام زاده هاشم و رودبار استان گیلان ساکن می‌باشند. علاوه بر این مردم مناطق عنبران (از توابع شهرستان نمین) و شاهرود و کلور (از توابع شهرستان خلخال) در استان اردبیل نیز تالش هستند.

تالش از سه جهت به کوههای تالش که ادامه رشته کوههای البرز هستند و از طرف دیگر به دریای خزر منتهی می‌شود. کشف آثار تمدن ۴۵۰۰ ساله در ییلاق (نوه دیی) تالش جلوه‌های بیشتری به این منطقه خوش آب و هوا داده‌است. همین تاریخ پرافتخار باعث شده تا سالشمار کادوسی مبدأی خود را سال ۱۵۵۸ قبل از میلاد قرار دهد.

مردم تالش به زبان تالشی تکلم می‌نمایندکه نزدیکترین زبان به زبان اوستایی می‌باشد. بخش اعظمی از تالش طی عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای از آن جدا شده و به روسیه ملحق شدند و هم اکنون تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان می‌باشد.

شرايط اقتصادي و اجتماعي تالشان

از محصولات توليد شده در تالش مي‌توان به برنج، توتون و مرکبات وچاي اشاره کرد. اين تنوع و فراواني محصولات سبب شده که تالش بازارهاي هفتگي پررونقي داشته باشد. از آن جمله مي‌توان به يکشنبه بازار چوبر که اختصاص به معاملات دام دارد، پنجشنبه بازار شاندرمن که در آن انواع نهالها، دست ساخته‌هاي پشمي و نخي و فراورده‌هاي محلي مواد غذايي عرضه مي‌شود همچنين مي‌توان به چهارشنبه بازار رضوانشهر و پنجشنبه بازار تالش وسه شنبه بازار فومن اشاره کرد که در آن اغلب زنان و مردان با لباسهاي محلي حاضر شده و محصولات منطقه‌اي خود شامل برنج، انواع سبزيها و ميوه‌هاي درختي را به فروش مي‌رسانند.

شاليزارهاي تالش با چشم انداز زيبا - کاخ سبز سردار امجد در هشتپر تالش- کاخ مير احمد خان تالشخان اف در لنکران (مرکز تالشخانات در قرن ??وجدا شده از ايران)- جاده گيسوم تالش - پارک ملي هيراکانا واقع در جمهوري آذربايجان مابين آستارا و لنکران -ياناربلاق يا چشمه سوزان در منطقه آرچيوان نزديک آستاراي جمهوري آذربايجان و روستاي تاريخي نوا ديي و ييلاق مريان وشهرک تاريخي ماسوله ودژتاريخي قلعه رودخان فومن واماکن زيارتي شاهزاده ابراهيم شفت، که همه ساله پذيراي ميليونها ايراني و جهانگرد مي‌باشد ديده مي‌شود. جاده‌هاي تالش در ايران از بالاترين درصد تصادفات (طبق آمار منتشره از راهنمايي و رانندگي ايران) برخوردار است.

سرزمین تالش











تالشان در امتداد کادوسان

کادوس ها يا کادوسيان که در منابع تاريخي قديمي آن را کاتي شان يا کاتوزيان مي گفتند از قبايل مهم ومستقل بوده اند و تالش هاي کنوني بر اساس منابع تاريخي همان کادوسي ها هستند که اکنون در غرب گيلان و شرق اردبيل حضور دارند و در گذشته از نظر سياسي قدرت مسلط منطقه را تشکيل مي دادند و زندگي آنان بيشتر بر مبناي نيمه شباني استوار بود، اما با توسعه ي کشت غلات در ناحيه تالش و پاره اي از کشت هايي مانند چاي و توتون در فومنات شکل زندگي آنان تغيير يافت و به يکجا نشيني تبديل شد . گفته مي شود کادوس يوناني شده کلمه تالوش است که در قرون بعد طالش يا تالش شده است .نامي که يوناني ها بر مردم سرزمين گيلان يعني گيل ها نيزداده اند .

امروزه منطقه قومي تالش در يک موقعيت قوسي شکل از رودبار به سوي کوه هاي تالش تالنکران جمهوري آذربايجان کشيده شده است وتازمان ملحق شدن بخشي از قوم تالش به روسيه در قرار داد گلستان ،تمام تالش ها در ترکيب ملي قرار داشتند

تولش کيله(دختران تالشي)
آخرين نظرات

یکی از مشکلاتی که کاربران محترم با آن مواجه هستند، تایپ استاندارد فارسی است. برای تایپ زبان تالشی نیز در برخی موارد به کیبوردی نیاز است که به راحتی بتوان اعراب گذاری کرد. امروز در وب سایت زبان و فرهنگ تالش، این مشکل را حل کرده ایم؛

برای ویندوز: صفحه‌کلید استاندارد فارسی را از اینجا دریافت کنید و zip آن را باز کنید و محتویاتش را جایی ذخیره کنید. به محل ذخیره بروید و روی setup.exe دو بار کلیک کرده و مراحل نصب را ادامه دهید.
پس از نصب، کیبورد استاندارد را از منوی زبان ها انتخاب کنید(طبق تصویر زیر):



برای اندروید:

با برنامه‌ی Farsi Keyboard، فارسی و انگلیسی را به آسانی تایپ کنید. از ویژگی‌های خوب این برنامه این است که از همه‌ی حروف فارسی پشتیبانی می‌کند. شما می‌توانید از طریق بخش تنظیمات، تم‌های مختلف تنظیم نموده و از نشان‌های ریاضی در متن و نوشته‌های خود استفاده نمایید. استفاده از این صفحه‌کلید آسان است و از رابط کاربری خوبی برخوردار می‌باشد. همچنین می‌توانید زبان‌های مختلف فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، سوئدی و... را در بخش زبان‌های برنامه تنظیم کنید. پس فرصت را از دست ندهید. این برنامه را دانلود نموده و به آسانی متن‌های فارسی را از طریق این صفحه‌کلید تایپ نمایید.

جهت دانلود صفحه کلید استاندارد فارسی برای اندروید، اینجا را کلیک نمایید و یا کیوآرکد زیر را اسکن نمایید:

برنامهٔ QR Code


۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۰۳

کَره روئن..
کره روئن یا کره روغن حیوانی که با نمک داغ و یا به زبان تالشی گِداز داده شده و در کوزه سفالی برای مدتی نگهداری کرده و به مصرف میرسانند. برای این کار بعد از اینکه مردم دامدار تالشی چند روز ماست ها را جمع کرده و در کوزه بزرگی که دهانه تنگ دارد به اسم نره یا نرخه میریزند و دهانه اش را با تکه ای از پوست گوسفند که فراوری شده می پوشانند و با نخ محکم میبندند و روی یک بالشتک یا یک دسته کاه کولش که این نره را بر رویش گذاشته و بصورت الاکلنگ بالا و پایین میبرند و تکان میدهند تا چربی و کره از ماست جداشده و این کار تا یک ساعت طول میکشد وهر چند دقیقه به چند دقیقه با یک چوب نازک و تمیز از سوراخی که در نزدیک دهانه نره هست وضیعت داخل نره رابررسی کرده تا ببینند که کره از ماست جدا شده یا نه و بعداز پایان کار محتویات داخل نره را در داخل ظرفی بزرگ خالی کرده و روغن و کره روی دوغ را برداشته ودوغ خوشمزه را می جوشانند و بایدتوجه داشت که در موقع که دوغ را بر روی آتش گذاشته اید برای اینکه بریده نشود نباید آن را بهم زد.
حالا کره را با یک تکه سنگ نمک قرمز در ماهی تابه یا قابلمه گداز یا داغ میکنند و آنگاه که روغن به اندازه کافی نمک را جذب کرد و وقتی حباب های درشت در اطراف روغن بلند شد، آن را برمیدارند و به محض سرد شدن کره زرد خوشرنگ دانه دانه شده را در کوزه میریزند که فوق العاده خوش طعم و خوش بو است بخصوص روی پلو این روغن را بریزند خوش طعم خواهد شد. نوش جان
متن از بانو زلیخا صبا

۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۵۰

تفاوت در گویش چرا؟
تفاوت از زمین تا آسمان نیست ولی هست . زبان تالشی هم  همانند زبان فارسی بر گرفته از زبان اوستائی یا زند که کتاب زردشت با آن نوشته شده است و زبان فارسی قدیم که کتیبه های شاهان هخامنشی با آن بر روی سنگها حک شده است و زبان پهلوی که زبان شاهان اشکانی وساسانی است .
میتوان گفت این زبان ریشه در تاریخ  نه بلکه ریشه در ماقبل تاریخ دارد . یعنی چه؟ یعنی اگر تاریخ رسمی 6000 سال قدمت دارد یعنی6000 سال از زمان تشکیل حکومت یا کشور داری در جهان میگذرد , ماقبل تاریخ از قدمتی حد اقل 3500000سال قدمت خبر میدهد یعنی انسان بیش از 3 میلیون و پانصد هزار سال است که بر روی کره ی خاکی حضور داشته ودارد, واین واقعیتی است که گوینده اش هرودوت و کتزیاس و آن دیگر تاریخ نگارانی که تا این زمان راست و دروغ را بهم بافته اند و به خورد اجتماع جهانی داده اند نیست بلکه گوینده اش شاخه ای از علم است که به کمک تاریخ مکتوب جهانی شتافته و آن باستان شناسی است , همانی است که بدواً با حدس و گمان و امروزه با پیشرفته ترین ابزارهاری علمی به کاوش نه تنها زمین بلکه جهانی که در آن قرارداریم پرداخته است . اینکه گفته میشود جهان از قدمتی 14 میلیارد ساله برخوردار است واز عمر منظومه ی شمسی چهار و نیم میلیارد سال میگذرد , اینها جملگی در باستان شناسی مطرح وبا ابزارهای دقیق سنجیده شده است اما این سخن در اینجا هم فیصله یافته نیست بلکه دنباله دار است . چرا ؟ چون علم هیچ چیزی را به قطع و یقین ختم نمی کند , داده های علمی مطلق نیست نسبی است ممکن که نه حتمی است آنچه را که امروز یافته شده با تلاش و تحقیق مجدانه ای که در پیش رو است البته که در آینده چنین نیست و نخواهد بود . آینده به گذشته نمی بازد . برد با آینده است . در آینده بشر از مشکلات امروزی رنج نخواهد برد , با ابزارهای امروزی به درمان خویش نخواهد پرداخت , با آلات امروزی به مسافرت نخواهد رفت , آینده ی پیش روی آدمی زیباست و به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد .
سخن از زبان تالشی بود که ریشه اش معلوم شد , حتی در گیلان ما یعنی در جنوب قله ی درفک باستان شناسی موفق به کشف دو غار بنام غارهای رشی دربند شده که سابقه ی حضور آدمی در این ناحیه ی بیخ گوش ما از مرز 230 هزار سال هم گذشته , حال چرا چنین زبانی با این همه فراز و نشیب امروزه روی به ورطه فراموشی , به نابودی و اضمحلال نهاده است ؟ چه شده مگر گویندگان و باشندگانش از تلاش و کوشش باز مانده اند ؟ بر زبان تالشی مگر چه رفته است ؟ سخن به اینجا که رسیده است لازم است نکات نا گفته و نا شنیده هم اندکی گفته آید تا گوشه های تاریک و تاریخی آن آشکار گردد . اگر در محدوده ی جغرافیائی مملکت خویش یعنی ایران عزیز کمی دقت به خرج دهیم با اندکی تامل در خواهیم یافت که تعدادی مشخص از اقوام ایرانی اینجا و آنجا سکنی گزیده اند که این مسئله و این پراکندگی بیشتر متوجه ی باشندگان قدیمی همانند کردها  وتالش ها و تات ها بوده و کمتر به سایر اقوام البته قومی که داعیه ی سرکردگی و فرمانروائی داشته مثتثنی است .
برداشت از چنین پراکندگیها, موید این نظر خواهد بود که واقعه ای باید رخ داده باشد . به یقین باید گفت که کار و بیماری و سیل وزلزله و سایر موارد مشابه نمیتواند عامل چنین رویدادی قلمداد گردد آنچه بوده بخشی بی کفایتی و بی تدبیری حاکمان وقت بوده که با جنگی بی دلیل و بی ابزار پاره ای از خاک وطن  را با همه امکانات وساکنینش به غیر سپرده و تعدادی از افرادشجاع وجسور و معترض به بیعدالتی و نا روائی هم هراز گاه از جانب حاکمان وقت تبعید شده اند . اینکه شنیده ودیده میشود فلان نقطه گنج دارد و نسخه اش در دست هست , همین است . به بزرگ ایل دستور داده شده که باید با ایل و تبار به فلان نقطه بکوچد واو یعنی بزرگ ایل زیر مجموعه اش را جمع کرده اجناس گرانبهایشان را لیست کرده و با حضور همه در زیر سنگی و یا درختی و یا روی تپه ای مدفون ساخته و گفته است این کار را برای حفظ اموال میکنیم تا نصیب غارتگران احتمالی نشود و انشاءالله از  تبعید به زودی باز خواهیم گشت و بعد زمان به درازا و آن نوشته دست بدست تا این زمان که این حقیر عامل تحریر آن شده آری موضوع همین است . شکلی دیگر از کنترل به حاشیه راندن و بی توجهی به خواستهای به حق بوده است , فرمانروائی کادوس با آن عظمت بعد از شکست و سر به طاعت گذاشتن و یا انزوا به رشته کوه های سرسبز پناه برده و جز دامداری نمیتوانسته به کار دیگری روی آورد زیرا که امکان فعالیت نسبت به رشته های دیگر کاری از آن گرفته شده بوده است . حال در این رشته کوه های طویل حدود چهارصد کیلو متری و با عرض کم و پارگیهای طبیعی اش از قبیل دره ها و رود های صعب العبور از سپید رود تا کورا چگونه باید همفکر و هم زبان بود ؟ عامل اصلی زنده ماندن آدمی ارتباط بوده و هست این امر بر کسی پوشیده نبوده و نیست که این ارتباط دور
ادور خود نوعی جدائی و ساز دیگر نواختن است . از سپید رود تا کورا رودها و بیشمار بریدگیها خود عامل گسست ارتباطی خواهد بود . چناررود , قلعه رود , گشت رود , ماسوله رود , سیا و رود , خالکا رود , مرغک رود , شفارود , ویسا رود , ناو رود, دینا چال رود , طولا رود , کرگانرود , لیسا رود , آسا رود , و ... آیا با این درازا و با این اندک عرض میتوان کنش و گویش و جهش یکسان داشت ؟ همگونی در کار و ترقی و فرهنگ و تمدن زمانی مقدور و میسر است که فاصله ها اندک باشد . حضور جمعی پایه ی فرهنگی است , یکجا نشینی و شهر نشینی اساس تمدن است . در چنین مکان و فضای جغرافیائی ماندن خود هنری است ستودنی . زندگی با سایش استخوانها , خور و خواب با حداقل امکانات , لذت و آسایش و تفریح و تفرج هیچ . این شاخه شاخه شدن ها , این دورادوری , این نا مطلوبی زندگی چگونه میتوانسته به زبانی یکدست دست رسی داشته باشد ؟ روی این اصل است که من میگویم " ماشی " وتو میگوئی " مانی " و او میگوید " ماشل "
فرق هست فرق در گویش ( لهجه ) نه در زبان
فرق هست نه از زمین تا آسمان .
مرداد ماه 95

به قلم: آقای محمدرضا فدائی

۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۴۴

در گذشته های دور شیر زنان سرزمین تالش که وسعتش از ماسوله تا استاراخان می باشد بعداز برداشت محصول از مزرعه برنج هرروز یا یک روز در میان در گوشه ای از تیلاوار ویا در زیر یک سقف پره مانند تنهایی یا به کمک یک یاورروزی دوتادونیم کوهه( هرکوهه سی کوتاله وهر کوتاله هفت چنگه وهر چنگه یک مشت شالی بود) با این وسیله که اسمش گوچین که ساخت دست چوتاش یا چوب تراش های محلی بود که هر ساله زمان خرمن کوبی یا ژه کری درمحل می فروختند وبعداز خرید مردان خانواده انرا قالب بندی میکردندتا بصورت انحنا در آید تابرای کوفتن برروی شالیها برای کوبنده راحت باشد .به ژه یا چو تبدیل میکردند
ژه کری یا جدا کردن جو از شالی ها با گوچین به این ترتیب بودکه دونفری که این کار می کردند اول یکی با گوچین سر خوشه شالی میکوبید وقتی گوچین را روی سر بلند میکرد نفر دوم گوچین را روی خوشه می آورد.
معمولا ده کوتاله ده کوتاله روی کف تیلاوار پهن می کردندواز یک طرف دونفری با یک هماهنگی روی خوشه ها می کوبیدند وبه طرف دیگر می رسیدند و بعد به طرف دیگر بر میگرداندندو این کوفتن را تکرار میکردند و بعد کوتاله ها را از بندینه باز کرده دسته دسته با یک وسیله به اسم له له از جنس نی که یک طرفش را تراش داده بودن پِتار میزدند یعنی باقیمانده جو یا ژه را از خوشه جدا میکردند وبعد رده میکردند یعنی کاه و کولش را جدا کرده و دسته بندی میکردند و ژه و یا جو را تبک میزدند تبک زنی اینگونه بود که با سینی چوبی جورا به هوا بلند کرده و دوباره به سینی برمیگشت و در نتیجه خرده های کاه به علت سبکی از ژه یا جوبه خارج می افتاد... درود بر شیر زنان تالش
متن از:  بانو زلیخا صبا

۱ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۴۰

تا لشه مثل
بَنده ویرنده خِدا پِره پِرَنِ
برگردان
کسیکه بنده ها اورا از نظر دورمی کنند وبی اهمیت قرار می دهند
خداوند اورا بلند میکند و راه گشایش را درزندگیش نمایان می سازد
یک دلنوشته عیدانه
پدر قیافه مهربانی داشت هیچوقت زبان به آه وناله باز نمی کرد دل بزرگی داشت در خانه اش همیشه بروی در راه مانده های شب باز بود شیرین زبان بود واز زندگانی های بسیار داستان ها می دانست وقتی سر صحبش می نشستی سخنان دلنشین وداستانهای اسطوره ای را با دستا نهای زیبا وگا ه حزن انگیز میخواند چه نوازشگرانه بچه هایش رانوازش میکرد .
دخترک اورا، پدر، را اینگونه بخاطر می آوَرد با چهره خندان ومهربان .
پدر مهربان نمازش را با صدای بلند میخواند طوری که انگار با خدا بلند حرف میزند که خداصدایش را در آن بالا بشنودو دخترک هر روز صبح با صدای نماز پدر از خواب بیدار میشد و گاهی میرفت کنارش می ایستاد و با تقلید از پدر بالا وپایین میرفت در حالیکه چیزی از کلماتی که پدر می گفت سر در نمی اورد ولی کنجکاوانه به دهان پدر وحالت خضوح وخشوح پدر نگاه می کرد تا چیزی را از این حالت وگفتار پدر بداند. و بفهمد.
پدر بعداز نماز دعا های بسیار میخواند البته بیشتر به شعر یک بیت شعر عرفانی رامی خواند که در روح و جان دخترک نفوذ میکرد وان این بود یارب نظر توبر نگردد..برگشتن روزگار سهل است
و دخترک هیچوقت این بیت شعر خاطره انگیز را فراموش نکرد وهمواره میخواست بداند که چرا پدر بعد از هر نماز این بیت شعررا تکرار می کند..
پدر رفت !!!
سالهای زیادی از ان دوران گذشت ودخترگ بزرگ شد ومادر، وهرگز شعر پدر را فراموش نمی کرد تا اینکه یک اتفاق ناحق در زندگیش رخ داد ان دخترک دیروز ومادر امروز ان شعر معروفی که پدر بعد از نماز میخواند یادش آمد و شروع کرد ان بیت شعر را ایده قراردادن و دو غزل سرودو چون دعایی هر روز ان سروده ها را میخواند مشگلی که بندگان بوجود اورده بودند خداوند مهربان برایش حل کرد خدایا به کرمت شکر
زلیخا صبا
چند بیت از این سروده
گر غم بگردنی وبال اسست
بوستان دلی بی نهال است
گر زور به گُرده ای سواراست
از رنج پیاده بی خیال است
گر پرنده ای زتیر صیاد
افتاده زمین شکسته بال است
گر دادرسی نشد پیدا
مردانگی هم در مثال است
یارب نظر تو برنگردد
برگشتن روز گار سهل است
شعر از بانو زلیخا صبا

۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۳۴

متن به زبان تالشی
خانواده نقش، هردنون/خردنون تربیتده(نقش خانواده در تربیت کودکان)
ایله خردن زمونی کی دنیو مویده،هیچی بْم دنیوکو زوندَنی. اولین محیطی که خردن اَیو اودمونه آشنا بِدَه،خانوادَیه. نَنَه اولین موجودیه کی ایله خردن خانوادکو بَنَه آشنا بده. نَنَه بشوی کَردِی کی  خردن هرجور کی پِدَشِ تربیت بْکَه. ایله خانوادکو، دَدَ ممکنه کی وِ خردونن تربیتینه آشنا نبو، امّا نَنَه تأثیر خیلی وی اَرِه.
بعضی نکاتی کی خانواده بَپِه بَ توجه بْکَه:
1-اشتن خردنو،چوکه نوم بْچینی
2-اشتن خردن، نموجنه آشنا بْکَ
3-خردن، چوکه محیطیون ببه و معنوی جهتده بَ رشد بده
4-بزْنکی، خردنش کینَه همرویِ و کینه رابطش هِسته
5-اشتن خردن، معنوی و محبت آمیزه پاداش بْدَ. مادی پاداش،اثرش وِ نیَب.
6-اشتن خردنو،زمینه فراهم بْکَه تا چَ استعداد شکوفا ببو

ترجمه به زبان فارسی:
نقش خانواده در تربیت کودکان
یک کودک وقتی به دنیا می آید، چیزی از دنیا نمی داند. اولین محیطی که کودک در آن با انسان ها آشنا می شود، خانواده است. مادر اولین موجودی است که یک کودک در خانواده با آن آشنا می شود. مادر می تواند کودک خود را هر طور که بخواهد تربیت کند. در یک خانواده، پدر ممکن است با تربیت کودک آشنا نباشد، امّا تأثیر مادر[در تربیت] بسیار است.
بعضی از نکاتی که خانواده باید به آن توجه کند:
1-برای فرزند خود، نامی نیکو گلچین کند.
2-فرزند خود را با نماز آشنا کند.
3-فرزند خود را به محیط های خوب ببرد و از لحاظ معنوی، موجب رشد او گردد.
4-بداند که فرزندش با چه کسی دوست است و با چه کسی رابطه دارد.
5-به فرزند خود، پاداش معنوی و محبت آمیز دهد. پاداش مادی،اثرش بادوام نیست.
6-برای فرزند خود، زمینه را فراهم کند تا استعدادش شکوفا شود.

به قلم: آقای امین جوانمرد
۱ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰۵ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۲۱

یکی از برنامه‌های گفتمان در گروه زبان و فرهنگ تالش، «صندلی داغ» اساتید و فعالان حوزه فرهنگی تالش می‌باشد. اعتقاد مدیران گروه زبان و فرهنگ تالش این است که با گردآوری اندیشه‌های فعالان فرهنگی تالش و استفاده از خرد جمعی، می‌توان به اهداف فرهنگی نزدیک‌تر شد. زیرا فعالیت‌های فرهنگی یک فعالیت جمعی بوده و تلاش‌های چندساله را می‌طلبند.
در اولین صندلی داغ این هفته، از جناب آقای رضا نعمتی دعوت کردید تا در مباحث شرکت کند و به سؤالات دوستان حاضر در گروه پاسخ دهد. در زیر، به چهار سؤال کلی مطرح‌شده در گروه و پاسخ‌های مربوط به این سؤالات می‌پردازیم:
سؤال اول: آقای نعمتی، با توجه به اْم کی گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی تشکیل بواَین در تلگرام، شمه نظر در خصوص موج فعالیت فرهنگی تالش چیه؟ آیا این موج فرهنگی، برای اعتلای فرهنگ تولش، موفق بَبی؟


پاسخ: فعالیت در این گروه‌ها به نظر می‌رسد اگر قصد ارائه نظرات فرهنگی و تبادل افکار در این زمینه باشد و به مسائل حاشیه‌ای پرداخته نشود بسیار مفیدتر از وبلاگ و سایت خواهد بود. زیرا ارتباط در گروه تنگاتنگ است و سرعت عملش بیشتر می‌باشد. متأسفانه دیده می‌شود دوستان اصل موضوع را فراموش می‌کنند و به ارسال مطلب و تصاویر و کلیپ‌های غیرضروری می‌پردازند. نباید به حاشیه پردازی روی آورد. ما در شرایط بسیار حساس نابودی زبان و فرهنگ تالش مواجهه هستیم و هنوز یک سبک نوشتاری منسجم برای نگارش متون تالشی از قبیل شعر و مقاله و داستان‌سرایی نداریم و این نقص، به نابودی زبان قومی ما سرعت می‌بخشد.

سؤال دوم: نظر شما در خصوص «الفبای تالشی» که توسط مؤسسه تالش شناسی نگارش شده است، چیست و چه راهکاری را در قبول و یا رد این الفبای تالشی دارید؟


پاسخ: در مورد الفبای تالشی بنده نقدهایی داشته‌ام و در وبلاگ سرزمین نوروز منتشر کرده‌ام. به نظرم فعالان فرهنگی این مؤسسهٔ محترم باید نسبت به آن الفبا و آیین نگارش آن تجدیدنظر نمایند. موارد ناقص و غیرقابل عمل در آن زیاد دیده می‌شود. ما با طرز نگارش آن الفبا هرگز به یک نوشتار واقع‌بینانه و زیبا نگاری تالشی دست نخواهیم یافت. نوعی دم‌بریده نویسی را به ما پیشنهاد می‌کند. خیلی ناپسند است که ما واژه «هردِمَه» را «هردمَ» بنویسیم. آن «های» غیرملفوظ است و با «ه» کلمه ختم به خیر می‌شود. یعنی اگر ما بجای ه آخر یا ه چسبان آخر به فتحه خالی اکتفا کنیم و آخر کلمه را با علامت فتحهٔ خای رها کنیم این کلمه ما منتظر می‌گذارد تا کلمهٔ بعدی را هم پشت سرش بیاوریم.
گویش‌های محلی گویش‌های در سطح گفتاری‌اند و نه نوشتاری. هرکس و هرنقطه ای از تالش ما می‌تواند واژه‌ای که در آن منطقه کاربرد دارد در متن تالشی بیاورد. ما در حال حاضر تالش را به دو منطقهٔ شمالی و جنوبی تقسیم کرده‌ایم که از نظر گفتاری هم باهم متفاوت هستیم. هر منطقه بایستی واژه‌های خودش را در نوشتار مطرح کند. در زبان فارسی هم این تفاوت‌ها را داریم. فارسی ایرانی و افغانی و تاجیکی دارای واج‌های متفاوت هستند. دستور زبان مشترک نداریم امّا آن‌ها برای خود و ما ایرانی‌ها برای خود نگارش مخصوص به خود داریم. شاید ما فارس زبان‌های ایران واژه‌های تاجیکی را نفهمیم اما زبان نوشتاری ما بر طبق دستور زبان ایرانی است، اما تفاوت کلامی عامل نمی‌شود که آیین نگارش فارسی نداشته باشیم؛ چون زبان‌ها و گویش‌های متفاوت داریم. در زبان تالشی هم به همین ترتیب می‌شود دستور زبان تالشی داشت.

سؤال سوم:
بعضی گروه‌های تالشی به‌جای پرداختن به زبان و فرهنگ و تاریخ و تمدن تالشی به بحث‌های سیاسی ازجمله حمله به فرقه‌های تجزیه‌طلب و حمله به گویش و زبان‌های دیگر می‌کنند. به نظر شما این روش کمکی به حفظ و اعتلای زبان و فرهنگ تالش می‌کند؟


پاسخ: اصلاً و ابداً مطرح‌شدن مسائل سیاسی دردی را دوا نمی‌کند؛ مسائل سیاسی مربوط به احزاب سیاسی است و در سطح ملی مطرح می‌شود. ما باید به مسائل قومی خود بی اندیشیم. مشکل تالش درون مرز ما امروز مشکل سیاسی نیست و ما با مسئولان سیاسی خود مشکلی نداریم امّا در جمهوری آذربایجان این مشکل هست. و آن‌ها با حاکمان وقت خود مشکل اساسی دارند زیرا حکومت آذربایجان قوم تالش و زبان آن را در آن منطقه به رسمیت نمی‌شناسد. این همان ناسیونالیسم افراطی است که در آنجا حاکمیت دارد. ما در داخل مرز خود هم نباید به ناسیونالیسم خشک بی اندیشیم. زیرا قومیت ما جزئی از ملیت ما در کنار مذهب است. ما امروز دارای سه هویت هستیم: هویت قومی، هویت ملّی و هویت دینی که البته هویت قومی را بایستی در داخل هویت ملی خود جست‌وجو کنیم. ما تالش مسلمان هستیم و نه زرتشتی؛ متأسفانه عده‌ای دارند ناآگاهانه زرتشتی گری را زنده می‌کنند و به قومیت‌گرایی غیر اسلامی می‌پردازند. درست است دورانی از تاریخ ما، آیین زرتشتی داشتیم، اما امروز دینمان اسلام است.

سؤال چهارم: از دید شما، در حال حاضر بزرگ‌ترین تهدید برای فرهنگ، زبان و هویت تالش چیست؟


پاسخ:
تجزیه! تالش را می‌خواهند به دامن کی بی اندازند؟ ما اگر تالش هستیم ایرانی هم هستیم و مسلمان.
خودمان. خودمان بزرگ‌ترین تهدید برای فرهنگ و زبان خود هستیم. خودمان امروز کسر شأن داریم تالشی حرف بزنیم. البته مسائل و موارد زیادی هست که یک نمونه مهاجرت از منطقه است. نبود اشتغال در منطقه نیز از سایر مشکلات می‌باشد. این مشکلات تنها برای قوم تالش نیست، بلکه قوم گیلک نیز این مشکلات را دارد. آن‌ها هم مثل ما تالش‌ها زبانشان در خطر است. ازدواج هم یکی دیگر از عوامل نابودی زبان مادری‌مان است.

گردآوری: آقای امین جوانمرد

۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۴۵

یکی از کوه‌های مقدس و مشهور منطقه تالش، کوه بغرو در ییلاق خطبه سرای تالش می‌باشد. به نقل از برخی گروه‌های کوهنوردی، بغرو با ارتفاع 3197 متر، بلندترین قله کوه‌های تالش می‌باشد که دارای زیبایی خاص و منطقهٔ بکری است که این زیبایی را دوچندان می‌کند. اما در خصوص وجه‌تسمیه کلمه «بغرو» و اینکه این واژه چیست و ریشه آن کدام است، نقطه نظراتی وجود دارد.
در اوستا چندین بار، کلمه «بَغ» مترادف با اهورامزدا به معنی آفریدگار/خدا استفاده شده است و «رو» نیز در زبان تالشی به معنای «راه» است. به عبارتی بهتر، می‌توان گفت، «بغرو» یعنی «راه رسیدن به خدا». از آن جایی که عبادتگاه‌های قدیمی معمولاً در ارتفاعات بوده‌اند و مردم برای راز و نیاز به ارتفاعات می‌رفته‌اند، ازاین‌رو به نظر می‌رسد کوه بغرو که کوه مقدس تالشان می‌باشد محلی برای عبادت و راز و نیاز بوده است. وقتی از بزرگان و پیران خطبه سرا در خصوص بغرو پرسیده می‌شود، آن‌ها می‌گویند که درگذشته برای گشایش مشکلات خود، در کوه بغرو، گوسفند قربانی می‌کردیم و آن مکان برای ما خیلی مهم و مقدس بود. بنا بر تحقیقات نگارنده این متن، هنوز هم در گفت‌وگوهای مردم خطبه سرا، «قَسَم یاد کردن به کوه بغرو» وجود دارد و هنوز هم بغرو برای این اهالی مهم و قابل احترام است.
به قلم: امین جوانمرد

۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۳۹

جهت مشاهده و دانلود به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
۱ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۰۰
۰ نظر موافقين ۰ مخالفين ۰ ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۲
قبلي ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ . . . ۷ ۸ ۹ بعدي