همانطور که می دانیم هرکوه یا منطقه را به دلایل خاصی نامگذاری کردهاند که علل آن را باید در فرهنگ و زبان مردمان منطقه جستجو کرد. مبرهن است که این نامها دارای معانی هستند و بهخودیخود به وجود نیامدهاند ولی درگذر زمان بسیاری از این اسامی به دلایل نامعلوم، فراموش شده و و یا جایگزین هایی برای آن ها لحاظ شده است.البته برخی از اصطلاحات مهم و اساسی نیز به دلیل دور ماندن از دسترس سایر اقوام، هنوز به نام های اصیل وجود دارند. نفوذ سیاسی و اقتصادی زبان غیر بومی باعث گشته بسیاری از لغات کهن زبان تالشی رو به فراموشی نهند و به تبع آن علل ومعنای نامگذاری نیز فراموش گردند. برای رسیدن و پی بردن به معانی واقعی باید در لابه لای لغات و گویشهای منطقه و همچنین شرایط و نحوهٔ زندگی موجود درآن زمان به جست و جو پرداخت. یکی از بارزترین نمونه ازاین دست نامها «برزُبند» است. «برزُ» نام کوهی درخطبه سرا می باشد که اگر از بومیان وتالش زبانهای خطبه سرا از معنی و مفهوم و علل نامگذاری این کوه پرسیده شود بی شک ابراز بی اطلاعی خواهند نمود. برزُ متشکل از دو کلمه «برز» و «بند» است برزُ در تالشی معنی بلند و مرتفع را می دهد و بند نیز به معنی کوه است مانند شاه برزُکو درییلاقات پونل رضوانشهر که لغت برز هنوز دربخش جنوبی تالش کاربرد دارد ولی در منطقه خطبه سرا و کشلی به فراموشی سپرده شده است. نمونهٔ دیگر از این نامها «موزَلواَ کم» است. این اسم به خاطر نوع پوشش گیاهی به این منطقه اطلاق گرفته است. موزَ یا موزُ نام نوعی درختی است. هنوز دربخش جنوبی به درخت بلوط «موزَ» گفته میشود و «لواَ» هم همان کَم وبه اصطلاح پایین کوه و یا تپه را گویند یا بهتر بگم کمرکش کوه را گویند. اما خاصترین نام که به دوران بسیار دور تر برمی گردد واگر نبود دورانی را که من دراین منطقه سپری کردهام وخاطراتی که ازاهالی آن منطقه شنیدهام و دیده ام، به سان بسیاری دریافتن معنای آن به بیراهه کشیده میشدم میشه گفت یکی از دلایل نجات این نام که تا امروز برجای مانده همان ندانستن معنی آن است که اگر معنی آن دانسته میشد به مانند دیگر مناطق جایگزین های اصطلاحی برای آن ها لحاظ می گشت. مانند آنابولاغ یا بغ رو داغ.
«کومری» نام ییلاقی است درخطبه سرا که مسجد کومری نیز دراین ییلاق قرار دارد و چند کیلومتر باید از «مٚسَ چولی» طی کرده تا به این ییلاق زیبا برسیم. اما اصل مطلب نام کومری برخلاف آنچه قبلاً گفته شده از یک نوع درخت گرفته شده است. همه کسانی که در این منطقه بودهاند میدانند و شنیده اند که زمانی نه چندان دور تا نزدیکیهای این ییلاق جنگل بوده و هنوز «گردَویشه» باداشتن معدود درختهایی درنزیکی کومری نشانگر این ادعاست.
کومری متشکل از دوجزء است: («کومٚر» + «ی»). کومر نام میوه ای است که آنرا امرود یا گلابی گویند (دهخدا). لازم است توضیحی در این باب ذکر گردد که خود حقیرشاهد برماجرا بودهام که اهالی منطقه مذکور به گردَویشه درنزدیکی کومری میرفتند وخج یا همان گلابی وحشی که در زبان پهلوی «کومر» نام دارد میکندند وسپس آن را در زیر خاک چال کرده تا پس از گذشت چند روز میوههایی که کال بودند رسیده شود ومصرف کنند. این روش درزمان نه چندان دور که هنوز به ییلاق کومری جاده نرفته بود و رفت وآمد ازجاده های مال رو بود که با سختی فراوان همراه بود صورت میگرفت و دسترسی به میوههای جنگلی مشکل بود.
به قلم: آقای رحیم شایگان
این بخش در حال تکمیل شدن است
(محتوای خود را به ایمیل Taleshi95@gmail.com ارسال نمایید).